گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مهستی گنجوی:ای باد که جان فدای پیغام تو باد گر برگذری به کوی آن حورنژاد

❈۱❈
ای باد که جان فدای پیغام تو باد گر برگذری به کوی آن حورنژاد
گو در سر راه مهستی را دیدم کز آرزوی تو جان شیرین می‌داد

فایل صوتی رباعیات رباعی شمارۀ ۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2013-07-21T01:31:21
حوران به گفته ای مادینه اند ! و غلمان ریدک هستند و امرد! امرد را بر وزن افعل نباید خواند فارسی است از الف که منفی کننده است بعلاوه مرد سرهم یعنی نامرد کسی که به مردی نرسیده است .
جعفر عسکری
2020-06-16T20:52:52
سلامدر خلاصه الاشعار (721ق) و مونس الاحرار (741ق) رباعی زیر بدون نام سراینده نقل شده است:ای باد که جان فدای پیغام تو بادآن لحظه که بگذری بر آن حورنژادگو بر سر ره دلشده ای را دیدمکز آرزوی تو جان شیرین می داداین رباعی در جنگ لالااسماعیل (742ق) بنام مجد همگر شیرازی ثبت شده است.در کتب و مقالات چاپی معاصر این رباعی با تغییر و تحریف به مهستی گنجوی منسوب شده؛ و تحریف چنان استادانه! بوده و خوش افتاده! که محقق سختگیری چون فریتز مایر نیز آن را در مهستی زیبا بنام مهستی آورده است:ای باد که جان فدای پیغام تو بادگر برگذری به کوی آن حورنژادگو بر سر راه مهستی را دیدمکز آرزوی تو جان شیرین می داداین انتساب ظاهرا نخستین بار در مقاله آقای فریدون نوزاد در مجله گلهای رنگارنگ (1323ش) و پس از آن در چهار شاعره بزرگ ایران (1329ش) بدین شکل تحریف شده ثبت شد؛ و با چاپ در کتابهای زنان سخنور و دیوان مهستی گنجوی در سال 1335ش بنام مهستی تثبیت شد!