گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

منوچهری:نبیذ پیش من آمد به شاطی برکه به خنده گفتم: طوبی لمن یری عکه

❈۱❈
نبیذ پیش من آمد به شاطی برکه به خنده گفتم: طوبی لمن یری عکه
خوشم نبیذ و خوشا روی آنکه داد نبیذ خوشم جوانی و این بوستان و این برکه
❈۲❈
من و نبیذ و به خانه درون سماع و رباب حسود بر در و بسیار گوی در سکه
مرا تو گویی می‌خوردنست اصل فساد به جان تو که همی‌آیدم ز تو ضحکه
❈۳❈
اگر فساد کند هر که او نبیذ خورد بسا فساد که در یثربست و در مکه
ور این فساد ز من دست باز دار و برو که نیست با تو مرا نی نکاح و نی شرکه
❈۴❈
چرا نبیذ حرامست و هست سرکه حلال نه هم نبیذ بود ابتدا از آن سرکه؟
نبیذ تلخ چه انگوری و چه میویزی سپید سیم چه با سکه و چه بی‌سکه
❈۵❈
کجا نبیذست آنجا بود جوانمردی کجا نبیذست آنجایگه بود برکه

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها