گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مسعود سعد سلمان:شخصی به هزار غم گرفتارم در هر نفسی به جان رسد کارم

❈۱❈
شخصی به هزار غم گرفتارم در هر نفسی به جان رسد کارم
بی زلت و بی گناه محبوسم بی علت و بی سبب گرفتارم
❈۲❈
در دام جفا شکسته مرغی ام بر دانه نیوفتاده منقارم
خورده قسم اختران به پاداشم بسته کمر آسمان به پیکارم
❈۳❈
هر سال بلای چرخ مرسومم هر روز عنای دهر ادرارم
بی تربیت طبیب رنجورم بی تقویت علاج بیمارم
❈۴❈
محبوسم و طالعست منحوسم غمخوارم و اخترست خونخوارم
برده نظر ستاره تاراجم کرده ستم زمانه آزارم
❈۵❈
امروز به غم فزونتری از دی وامسال به نقد کمتر از پارم
طومار ندامتست طبع من حرفیست هر آتشی ز طومارم
❈۶❈
یاران گزیده داشتم روزی امروز چه شد که نیست کس یارم
هر نیمه شب آسمان ستوه آید از گریه سخت و ناله زارم
❈۷❈
زندان خدایگان که و من که ناگه چه قضا نمود دیدارم
بندیست گران به دست و پایم در شاید که بس ابله و سبکبارم
❈۸❈
محبوس چرا شدم نمی دانم دانم که نه دزدم و نه عیارم
نز هیچ عمل نواله ای خوردم نز هیچ قباله باقیی دارم
❈۹❈
آخر چه کنم من و چه بد کردم تا بند ملک بود سزاوارم
مردی باشم ثناگر و شاعر بندی باشد محل و مقدارم
❈۱۰❈
جز مدحت شاه و شکر دستورش یک بیت ندید کس در اشعارم
آنست خطای من که در خاطر بنمود خطاب و خشم شه خوارم
❈۱۱❈
ترسیدم و پشت بر وطن کردم گفتم من و طالع نگونسارم
بسیار امید بود در طبعم ای وای امیدهای بسیارم
❈۱۲❈
قصه چه کنم دراز بس باشد چون نیست گشایشی ز گفتارم
کاخر نکشد فلک مرا چون من در ظل قبول صدر احرارم
❈۱۳❈
صدر وزرای عصر ابونصر آن کافزوده ز بندگیش مقدارم
آن خواجه که واسطه ست مدح او در مرسله های لفظ دربارم
❈۱۴❈
گر نیستم از جهان دعا گویش در هستی ایزدست انکارم
گر نه به ثنای او گشایم لب بسته ست مان به بند زنارم
❈۱۵❈
ای کرده گذر به حشمت از گردون از رحمت خویش دور مگذارم
جانم به معونت خود ایمن کن کامروز شد آسمان به آزارم
❈۱۶❈
برخاست به قصد جان من گردون زنهار قبول کن به زنهارم
آنی تو که با هزار جان خود را بی یک نظر تو زنده نشمارم
❈۱۷❈
ای قوت جان من ز لطف تو بی شفقت خویش مرده انگارم
شه بر سر رحمت آمدست اکنون مگذار چنین به رنج و تیمارم
❈۱۸❈
ارجو که به سعی و اهتمام تو زین غم بدهد خلاص دادارم
این عید خجسته را به صد معنی بر خصم تو ناخجسته پندارم
❈۱۹❈
برخور ز دوام عمر کز عالم در عهد تو کم نگردد آثارم

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۲۱۲ - هم در آن موضوع و توسل به خواجه بونصر

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

رضا
2015-09-14T13:48:01
از ابیات این شعر چندین بار در کنکور سوال مطرح شده بنابراین شایسته است داوطلبان گرامی توجه لازم را به این حبسیه مبذول بدارند
مریم
2012-06-17T23:10:26
خیلی شعر معنا داریه من که واقعا با شاعرش هم دردم اما الان اومده بودم که معنیش رو از اینترنت بگیرم چون پس فردا امتحان ادبیات دارم و این شعر زیبا هم داخل کتابمونه .............واسم دعا کنید امتحانمو خوب بدم
فرید
2012-06-07T00:31:53
گاهی اوقات معناشو با تمام وجودم حس میکنم...
علی میراحمدی
2013-12-14T13:48:11
همه گرفتاریم، همه محبوسیم.
مسعود پیرانی
2014-05-12T18:04:32
خیلی ممنونم. از کسانی که در طراحی و گردآوری مطالب این سایت دست داشتند تقدیر و تشکر وی‍ژه دارم.اجر شما با خدا باد.
مبلاد
2013-05-11T15:23:02
شخصی به هزار غم گرفتارم......شعر جاودانی برای تمام نسل ها
امین کیخا
2013-07-25T00:28:57
زله و یا زلت یعنی اشتباه و لغزش و جالب تر اینکه همان لیز است که بعکس شده است
لیلی ..
2022-07-06T19:09:43.0682009
ای وای امیدهای بسیارم... 
پرگل غفاری
2023-07-15T21:46:21.4419624
خیلی قشنگ بود فقط میشه یکی توضیح بده زنهار قبول کن به زنهارم یعنی چی ؟ ممنون
علی میراحمدی
2023-07-15T23:50:00.5134575
زینهار به معنی آگاه باش زنهار به معنای امان دادن و پناه دادنمیگوید مرا در پناه خود بگیر و به نوعی وساطت کن که ازین محبس و بند خلاصی یابم.