گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مسعود سعد سلمان:چون مشرف است همت بر رازم نفسم غمی نگردد از آزم

❈۱❈
چون مشرف است همت بر رازم نفسم غمی نگردد از آزم
چون در به زیر پارهٔ الماسم چون زر پخته در دهن گازم
❈۲❈
بسته دو پای و دوخته دو دیده تا کی بوم صبور که نه بازم
با هرچه آدمی است همی گویی در هر غمی کش افتد انبازم
❈۳❈
من گوهرم ز آتش دل ترسم ناگاهی آشکاره شود رازم
نه نه کر گر فلک بودم بوته و آتش بود اثیر بنگدازم
❈۴❈
روی سفر نبینم و از دانش گه در حجاز و گاه در اهوازم
ابرم که در و لؤلؤ بفشانم چون رعد در جهان فتد آوازم
❈۵❈
از راستی چو تیر بود بیتم دشمن کشم از آن چو بیندازم
زان شعر کایچ خامه نپردازد کان را به یک نشست نپردازم
❈۶❈
بادم به نظم و نثر و نه نمامم مشکم به خلق و جود و نه غمازم
مقصود می‌نیابم و می‌جویم مقصد همی نینم و می‌تازم
❈۷❈
بر عمر و بر جوانی می‌گریم کانچم ستد فلک ندهد بازم
با چرخ در قمارم می‌مانم وین دست چون نگر که همی بازم

فایل صوتی دیوان اشعار قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - چون رعد در جهان فتد آوازم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها