گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مسعود سعد سلمان:ای حیدر ای عزیز گرانمایه یار من ای نیکخواه عمر من و غمگسار من

❈۱❈
ای حیدر ای عزیز گرانمایه یار من ای نیکخواه عمر من و غمگسار من
رفتی تو وز غم تو نیابم همی قرار با خویشتن ببردی مانا قرار من
❈۲❈
مهجورم و به روز، فراق تو جفت من رنجورم و به شب، غم تو غمگسار من
خوردم به وصلت تو بسی بادهٔ نشاط در فرقت تو پیدا آمد خمار من
❈۳❈
دانم همی که دانی در فضل دست من و اندر سخن شناخته‌ای اقتدار من
بد روزگار گشت و فرو ماند و خیره شد بدخواه روزگار من از روزگار من
❈۴❈
کانجا به حضرت اندر دهگان دشمنم پیدا همی نیاید در ده هزار من
گریان شده است و نالان چون ابر نوبهار نادیده یک شکوفه هنوز از بهار من
❈۵❈
گر بحر گردد او نبود تا به کعب من ور باد گردد او نرسد با غبار من
آن گوهرم که گوهر زیبد مرا صدف و آن آتشم که آتش زیبد شرار من
❈۶❈
وان شیرم از قیاس که چون من کنم زئیر روبه شوند شیران در مرغزار من
گر دهر هست بوتهٔ هر تجربت چرا گردون همی گرفت نداند عیار من؟
❈۷❈
بر روزگار فاضل بسیار باشدم گر او کند به راستی و حق شمار من
ای یادگار مانده جهان را ز اهل فضل بس باشد این قصیده ترا یادگار من
❈۸❈
هرگز نبود همت من در خور یسار هرگز نبود در خور همت یسار من
ای همچو آشکار من و هم نهان من دانسته‌ای نهان من و آشکار من
❈۹❈
یکره بیا بر من و کوتاه کن غمم وز بهر خود دراز مدار انتظار من
ای بحر رادمردی از بهر من بگیر ای شعرهای چون گهر شاهوار من

فایل صوتی دیوان اشعار قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴ - بس باشد این قصیدهٔ ترا یادگار من

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها