مسعود سعد سلمان:رخ زرد کرد آن رخ رنگریز که بالاش سروست و رخ آفتاب
❈۱❈
رخ زرد کرد آن رخ رنگریز
که بالاش سروست و رخ آفتاب
بشستش پس از رنگ آب دو چشم
که شست آب هجران از آن هر دو خواب
❈۲❈
بلی هر چه رنگش کند رنگ ریز
از آن پس بشوید مر او را به آب
کامنت ها