گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مسعود سعد سلمان:بخواست کاغذ و برداشت آن نگار قلم مثل صورت خود را برو کشید رقم

❈۱❈
بخواست کاغذ و برداشت آن نگار قلم مثل صورت خود را برو کشید رقم
چنان نگاشت تو گفتی که کاغذ آینه بود پدید گشت در او روی آن بدیع صنم
❈۲❈
قلم چو صورت او دید شد بر او عاشق ز چشم خویش ببارید همچو باران نم
گهی ز مهر ببوسیدش آن لب چو عقیق گهی به مهر درآویخت زان دو زلف به خم
❈۳❈
چو من نوان و خروشان و زرد و لاغر گشت هزینه کرد بر او هر چه چیز داشت قلم
چو چهره بگشاد آن دلربای صورت را پدید کرد ز شنگرف هر چه بد مبهم
❈۴❈
قلم ز انده هجرانش خون گریست همی بدانگهی که جدا خواستند گشت از هم

فایل صوتی توصیفات شمارهٔ ۵۰ - در حق دلبر نقاش بود

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها