میبدی:قوله تعالی وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ... و چون که مؤمنان ایشان را گویند آمِنُوا بگروید. کَما آمَنَ ا...
قوله تعالی وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ... و چون که مؤمنان ایشان را گویند آمِنُوا بگروید. کَما آمَنَ النَّاسُ چنانک مردمان گرویدهاند.
قالُوا جواب دهند و گویند أَ نُؤْمِنُ با شما بگرویم کَما آمَنَ السُّفَهاءُ چنانک سبکساران و سبک خردان گرویدند. أَلا آگاه بید إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ بدرستی که ایشان نازیرکان و سبکسارانند وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ. و لکن نمیدانند که سزای نام سفه ایشانند
قالُوا جواب دهند و گویند أَ نُؤْمِنُ با شما بگرویم کَما آمَنَ السُّفَهاءُ چنانک سبکساران و سبک خردان گرویدند. أَلا آگاه بید إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ بدرستی که ایشان نازیرکان و سبکسارانند وَ لکِنْ لا یَعْلَمُونَ. و لکن نمیدانند که سزای نام سفه ایشانند
وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا چون که مؤمنانرا ببینند قالُوا آمَنَّا
گویند ما گرویدهایم وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ و چون که واسالاران خویش رسند و از گرویدگان خالی شوند. قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ گویند ما با شماایم إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ (۱۴) ما بر مؤمنان افسونگرانیم
گویند ما گرویدهایم وَ إِذا خَلَوْا إِلی شَیاطِینِهِمْ و چون که واسالاران خویش رسند و از گرویدگان خالی شوند. قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ گویند ما با شماایم إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ (۱۴) ما بر مؤمنان افسونگرانیم
اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ اللَّه برایشان میافسوس کند. وَ یَمُدُّهُمْ و میفرا گذارد ایشان را فِی طُغْیانِهِمْ در گزاف ایشان یَعْمَهُونَ (۱۵) تا متحیّر میباشند.
أُولئِکَ الَّذِینَ ایشان آنند اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی که گمراهی را بخریدند و راست راهی بفروختند.
أُولئِکَ الَّذِینَ ایشان آنند اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدی که گمراهی را بخریدند و راست راهی بفروختند.
فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ سودمند نیامد بازرگانی ایشان وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ (۱۶) و راست راه نیامدند.
مَثَلُهُمْ صفت ایشان کَمَثَلِ الَّذِی راست چون صفت مردی است اسْتَوْقَدَ ناراً که آتشی افروخت در هامون فَلَمَّا أَضاءَتْ چون روشن کرد آتش ما حَوْلَهُ گرد بر گرد وی ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ اللَّه آن روشنایی ایشان ببرد وَ تَرَکَهُمْ و ایشان را گذاشت فِی ظُلُماتٍ در تاریکیها لا یُبْصِرُونَ. (۱۷) که هیچ نمیبینند
مَثَلُهُمْ صفت ایشان کَمَثَلِ الَّذِی راست چون صفت مردی است اسْتَوْقَدَ ناراً که آتشی افروخت در هامون فَلَمَّا أَضاءَتْ چون روشن کرد آتش ما حَوْلَهُ گرد بر گرد وی ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ اللَّه آن روشنایی ایشان ببرد وَ تَرَکَهُمْ و ایشان را گذاشت فِی ظُلُماتٍ در تاریکیها لا یُبْصِرُونَ. (۱۷) که هیچ نمیبینند
صُمٌّ کراناند بُکْمٌ گنگاناند عُمْیٌ نابینایاناند فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ پس ایشان از کفر باز نیایند.
أَوْ کَصَیِّبٍ یا چون بارانی سخت مِنَ السَّماءِ از آسمان فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ که در آن باران هم تاریکیها بود و هم رعد و هم برق. یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ انگشتهای خود در گوشهای خود میکنند مِنَ الصَّواعِقِ از بیم آن که صاعقه رسد بایشان حَذَرَ الْمَوْتِ از بیم مرگ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ.(۱۹) و اللَّه پادشاه است بر ناگرویدگان و تاونده با ایشان.
أَوْ کَصَیِّبٍ یا چون بارانی سخت مِنَ السَّماءِ از آسمان فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ که در آن باران هم تاریکیها بود و هم رعد و هم برق. یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ انگشتهای خود در گوشهای خود میکنند مِنَ الصَّواعِقِ از بیم آن که صاعقه رسد بایشان حَذَرَ الْمَوْتِ از بیم مرگ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِینَ.(۱۹) و اللَّه پادشاه است بر ناگرویدگان و تاونده با ایشان.
یَکادُ الْبَرْقُ خواهد آن برق درخشنده یَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ که دیدههای ایشان برباید کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ چون ایشان را جای روشن کند مَشَوْا فِیهِ در آن بروند وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ و چون و از تاریک گردد ور ایشان قامُوا بر پای بمانند. وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ و اگر خواهد اللَّه لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ هم شنوایی ایشان برد و هم دیدههای ایشان إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ. (۲۰) بدرستی که اللَّه همه چیز را قادر است و همه کار را توانا.
کامنت ها