گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مهدی اخوان ثالث:باده‌ای هست و پناهی و شبی شسته و پاک جرعه‌ها نوشم و ته جرعه فشانم بر خاک

❈۱❈
باده‌ای هست و پناهی و شبی شسته و پاک جرعه‌ها نوشم و ته جرعه فشانم بر خاک
نم نمک زمزمه واری، رهش اندوه و ملال می‌زنم در غزلی باده صفت آتشناک
❈۲❈
بوی آن گمشده گل را از چه گلبن خواهم؟ که چو باد از همه سو می‌دوم و گمراهم
همه سر چشمم و از دیدن او محرومم همه تن دستم و از دامن او کوتاهم
❈۳❈
باده کم کم دهدم شور و شراری که مپرس بزدم، افتان خیزان، به دیاری که مپرس
گوید آهسته به گوشم سخنانی که مگوی پیش چشم آوردم باغ و بهاری که مپرس
❈۴❈
آتشین بال و پر و دوزخی و نامه سیاه جهد از دام دلم صد گله عفریتهٔ آه
بسته بین من و آن آرزوی گمشده ام پل لرزنده ای از حسرت و اندوه نگاه
❈۵❈
گرچه تنهایی من بسته در و پنجره‌ها پیش چشمم گذرد عالمی از خاطره‌ها
مست نفرین منند از همه سو هر بد و نیک غرق دشنام و خروشم سره‌ها، ناسره‌ها
❈۶❈
گرچه دل بس گله ز او دارد و پیغام به او ندهد بار، دهم باری دشنام به او
من کشم آه، که دشنام بر آن بزم که وی ندهد نقل به من، من ندهم جام به او
❈۷❈
روشنایی ده این تیره شبان بادا یاد لاله برگ‌تر برگشته، لبان، بادا یاد
شوخ چشم آهوک من که خورد باده چو شیر پیر می خوارگی، آن تازه جوان، بادا یاد
❈۸❈
باده‌ای بود و پناهی، که رسید از ره باد گفت با من: چه نشستی که سحر بال گشاد
من و این نالهٔ زار من و این باد سحر آه اگر نالهٔ زارم نرساند به تو باد

فایل صوتی آخر شاهنامه غزل ۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها