گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مهدی اخوان ثالث:یادمان نمانده کز چه روزگار از کدام روز هفته، در کدام فصل

❈۱❈
یادمان نمانده کز چه روزگار از کدام روز هفته، در کدام فصل
ساعت بزرگ مانده بود یادگار
❈۲❈
لیک همچو داستان دوش و دی مانده یادمان که ساعت بزرگ
در میان باغ شهر پر غرور بر سر ستونی آهنین نهاده بود
❈۳❈
در تمام روز و شب تیک و تک او به گوش می‌رسید
صفحهٔ مسدسش رو به چارسو گشاده بود
❈۴❈
با شکفته چهره‌ای زیر گونه گون نثار فصل‌ها
ایستاده بود گرچه گاهگاه
❈۵❈
چهرش اندکی مکدر از غبار بود لیکن از فرودتر مغاک شهر
وز فرازتر فراز با همه کدورت غبار ‌، باز
❈۶❈
از نگار و نقش روی او آنچه باید آشکار بود
با تمام زودها و دیرها ملول و قهر بود ساعت بزرگ
❈۷❈
ساعت یگانه‌ای که راستگوی دهر بود ساعتی که طرفه تیک و تک او
ضرب نبض شهر بود دنگ دنگ زنگ او بلند
❈۸❈
بازویش دراز همچو بازوان میترای دیر باز
دیر باز دور یاز تا فرودتر فرود
❈۹❈
تا فرازتر فراز سال‌های سال
گرم کار خویش بود ما چه حرف‌ها که می‌زدیم
❈۱۰❈
او چه قصه‌ها که می‌سرود ساعت بزرگ شهر ما
هان بگوی کاروان لحظه‌ها
❈۱۱❈
تا کجا رسیده است؟ رهنورد خسته گام
با دیار آِنا رسیده است؟ تیک و تک - تیک و تک
❈۱۲❈
هر کرانه جاودان دوان رهنورد چیره گام ما
با سرود کاروان روان ساعت بزرگ شهر ما
❈۱۳❈
هان بگوی در کجاست آفتاب
اینک، این دم، این زمان؟ در کجا طلوع؟
❈۱۴❈
در کجا غروب؟ در کجا سحرگهان
تک و تیک - تیک و تک او بر آن بلند جای
❈۱۵❈
ایستاده تابناک هر زمان بر این زمین گرد گرد
مشرقی دگر کند پدید آورد فروغ و فر پرشکوه
❈۱۶❈
گسترد نوازش و نوید یادمان نمانده کز چه روزگار
مانده بود یادگار مانده یادمان ولی که سال‌هاست
❈۱۷❈
در میان باغ پیر شهر روسپی ساعت بزرگ ما شکسته است
زین مسافران گمشده در شبان قطبی مهیب
❈۱۸❈
دیگر اینک، این زمان کس نپرسد از کسی
در کجا غروب در کجا سحرگهان

فایل صوتی آخر شاهنامه ساعت بزرگ

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها