گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مهدی اخوان ثالث:بخز در لاکتی حیوان! که سرما نهانی دستش اندر دست مرگ است

❈۱❈
بخز در لاکتی حیوان! که سرما نهانی دستش اندر دست مرگ است
مبادا پوزه‌ات بیرون بماند که بیرون برف و باران و تگرگ است
❈۲❈
نه قزاقی، نه بابونه، نه پونه چه خالی مانده سفرهٔ جو کناران
هنوزی دوست، صد فرسنگ باقی ست ازین بیراهه تا شهر بهاران
❈۳❈
مبادا چشم خود بَر هم گذاری نه چشم اختر است این، چشم گرگ است
همه گرگند و بیمار و گرسنه بزرگ است این غم، ای کودک! بزرگ است
❈۴❈
ازین سقف سیه دانی چه بارد؟ خدنگ ظالم سیراب از زهر
بیا تا زیر سقف می‌گریزیم چه در جنگل، چه در صحرا، چه در شهر
❈۵❈
ز بس باران و برف و باد و کولاک زمان را با زمین گویی نبرد است
مبادا پوزه‌ات بیرون بماند بخز در لاکتی حیوان! که سرد است

فایل صوتی زمستان پند

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها