محمدعلی بهمنی:با همهٔ بی سر و سامانیام باز به دنبال پریشانیام
❈۱❈
با همهٔ بی سر و سامانیام
باز به دنبال پریشانیام
طاقت فرسودگیام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنیام
❈۲❈
آمدهام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظهٔ توفانیام
دلخوش گرمای کسی نیستم
آمادهام تا تو بسوزانیام
❈۳❈
آمدهام با عطش سالها
تا تو کمی عشق بنوشانیام
ماهی برگشته ز دریا شدم
تا که بگیری و بمیرانیام
❈۴❈
خوبترین حادثه میدانمت
خوبترین حادثه می دانیام
حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانیام
❈۵❈
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنهٔ یک صحبت طولانیام
ها... به کجا می کشیام خوب من؟
ها... نکشانی به پشیمانیام
کامنت ها