گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محمدرضا شفیعی کدکنی:خنیاگر غرناطه را باری بگویید

❈۱❈
خنیاگر غرناطه را باری بگویید
با من هماوازی کند از آن دیاران
❈۲❈
کاینجا دلم در این شبان شوکرانی
بر خویش می لرزد چو برگ از باد و باران
❈۳❈
اینجا و آنجا لجه ای از یک شب است آه
نیلینه ای تلخابه ی زهر سیاهی ست
❈۴❈
با من هماوازی کن از آنجا که آواز
در تیره ی تنها تاری شب جان پناهی ست
❈۵❈
در کودکی وقتی که شب از کوچه تنها
بهر خرید نان و سبزی می گذشتم آواز می خواندم
❈۶❈
که یعنی نیست باکم از هر چه آید پیش و باشد سرنوشتم
امروز هم در این شبان شوکرانی
❈۷❈
وقتی شرنگ شب گزندش می گزاید تنها پناهم چیست ؟
آوازم که آن هم
❈۸❈
در ژرفنای شب به خاموشی گراید
خنیاگر غرطانه را امشب بگویید با من هماوازی کند از آن دیاران
❈۹❈
کاینجا دلم در این شبان شوکرانی
بر خویش می لرزد چو برگ از باد و باران
❈۱۰❈

فایل صوتی از بودن و سرودن دیباچه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها