گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محمدرضا شفیعی کدکنی:بیداری ملولش را در قهوه خانه های

❈۱❈
بیداری ملولش را در قهوه خانه های
پر دود بندری دور از سرزمین قومی
❈۲❈
بیگانه با خدا تقسیم می کند
و خوابهای دایره وارش را در کوچه های کودکی صبح
❈۳❈
هر روز صبح و عصر بر بوی بازگشت
چشمش به روی صفحه پرکنده می شود در روزنامه هم خبری نیست
❈۴❈
گویا زمان ز جنبش باز ایستاده است آنجا شکنج زندان
شاید اعدام وینجا بلای کژدم غربت
❈۵❈
پیری و انتظار آن سبزه زار مخمل روحش را
فرسوده نخ نما کرده ست در کوچه های کودکی صبح
❈۶❈
آن شهسوار رندان می اید
از نورتاب رشته ی ابریشم شفق بر قامت بلندش
❈۷❈
افکنده سرخ گونه ردایی می اید از جنوب
می پوید از شمال او معنی تمام جهت هاست
❈۸❈
او نبض هر سکون و صدایی اما
بیداری ملولش خالی ست چشمش
❈۹❈
به روی صفحه پرکنده میشود
در روزنامه هم خبری نیست

فایل صوتی از بودن و سرودن آواره یمگان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها