محمدرضا شفیعی کدکنی: کلماتم را در جوی سحر می شویم
❈۱❈
کلماتم را
در جوی سحر می شویم
لحظه هایم را
در روشنی باران ها
❈۲❈
تا برای تو شعری بسرایم روشن
تا که بی دغدغه بی ابهام
سخنانم را
در حضور باد
❈۳❈
این سالک دشت و هامون
با تو بی پرده بگویم
که تو را
دوست می دارم تا مرز جنون
❈۴❈
کامنت ها