محمدرضا شفیعی کدکنی:اینجا دگر بیگانه ای آواز می خواند
❈۱❈
اینجا دگر بیگانه ای
آواز می خواند
گاهی که گاهی نیست
خاموش می ماند
❈۲❈
و باز می خواند
او می سراید
در حضور شب
به رنگ جویبار باغ
❈۳❈
خونبرگ گل ها را
که می بالند فردا
از شهادتگاه عاشق ها
او می سراید
❈۴❈
در تمام روز چون من
غربت یک قدس مهجور الاهی را
در روشنا برگ شقایق ها
او می ستاید عشق را
❈۵❈
در روزگار قلب مصنوعی
او می ستاید صبح را
در قعر شب با لهجه ی خورشید
در قرن بی ایمان
❈۶❈
او می ستاید کلبه های ساده ی ده را
در روزگار آهن وسیمان
او می ستاید لاله عباسی و
شبدر را شقایق را
❈۷❈
با گونه شان پر شرم
در ازدحام کاغذین گل های بی شرمی
که می میرند
اگر ابری ببارد نرم
❈۸❈
اینجا چنین بیگانه ای
آواز می خواند
گاهی
خاموش می ماند
❈۹❈
و باز می خواند
و باز می خواند
کامنت ها