محمدرضا شفیعی کدکنی:در سربی و ستاره و سرما کبوترها
❈۱❈
در سربی و ستاره و سرما
کبوترها
میدان را می دانند
هر چند روزنامه نخوانند
❈۲❈
شوق عبور از پل طوفان و هر چه باد
این پیغمبران کوچک را
تسخیر کرده است
آه
❈۳❈
پیغمبران کوچک ؟
هرگز
این صاحبان عزم و عزیمت
این انبیای مرسل
❈۴❈
این خیل عاشقان اولوالعزم
با سحرشان سحرها
معنای دیگری ست که در واژه می دمند
اینان
❈۵❈
بر جا نمی گذارند از خود
جز ایه ای شگرف
واندر حضور حادثه
شنگرف روی برف
❈۶❈
کامنت ها