گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محمدرضا شفیعی کدکنی:در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست

❈۱❈
در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست
اشکم که به دنبال تو آواره ی شوقم یارای سفر با تو و رای وطنم نیست
❈۲❈
این لحظه چو باران فرو ریخته از برگ صد گونه سخن هست و مجال سخنم نیست
بدرود تو را انجمنی گرد تو جمع اند بیرون ز خودم راه در آن انجمنم نیست
❈۳❈
دل می تپدم باز درین لحظه ی دیدار دیدار ‚ چه دیدار ؟ که جان در بدنم نیست
بدرود و سفر خوش به تو آنجا که رهایی ست من بسته ی دامم ره بیرون شدنم نیست
❈۴❈
در ساحل آن شهر تو خوش زی که من اینجا راهی به جز از سوختن و ساختنم نیست
تا باز کجا موج به ساحل رسد آن روز روزی که نشانی ز من الا سخنم نیست

فایل صوتی چند غزل زمزمه ۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها