محمدرضا شفیعی کدکنی:در بامداد رجعت تاتار دیوارهای پست نشابور
❈۱❈
در بامداد رجعت تاتار
دیوارهای پست نشابور
تسلیم نیزه های بلند است
در هر کرانه ای
❈۲❈
فواره های خون
دیگر در این دیار
گویا
خیل قلندران جوان را
❈۳❈
غیر از شرابخانه پناهی نیست
ای تک های مستی خیام
بر دار بست کهنه ی پاییز
من با زبان مرده ی نسلی
❈۴❈
که هر کتیبه اش
زیر هزار خروار خاکستر دروغ
مدفون شده ست
با که بگویم :
❈۵❈
طفلان ما به لهجه ی تاتاری
تاریخ "پر شکوه" نیاکان را
می آموزند ؟
اهل کدام ساحل خشکی
❈۶❈
ای قاصد محبت باران
کامنت ها