گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محمدرضا شفیعی کدکنی:شهر خاموش من ! آن روح بهارانت کو ؟ شور و شیدایی انبوه هزارانت کو ؟

❈۱❈
شهر خاموش من ! آن روح بهارانت کو ؟ شور و شیدایی انبوه هزارانت کو ؟
می خزد در رگِ هر برگ تو خوناب خزان نکهت صبحدم و بوی بهارانت کو ؟
❈۲❈
کوی و بازار تو میدان سپاه دشمن شیهه ی اسب و هیاهوی سوارانت کو ؟
زیر سرنیزه ی تاتار چه حالی داری ؟ دل پولادوش شیر شکارانت کو ؟
❈۳❈
سوت و کور است شب و میکده ها خاموش اند نعره و عربده ی باده گسارانت کو ؟
چهره ها در هم و دل ها همه بیگانه ز هم روز پیوند و صفای دل یارانت کو ؟
❈۴❈
آسمانت همه جا سقف یکی زندان است روشنای سحر این شب تارانت کو ؟

فایل صوتی در کوچه باغ های نشابور خموشانه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها