گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محمدرضا شفیعی کدکنی:همیشه دریا دریاست همیشه دریا طوفان دارد

❈۱❈
همیشه دریا دریاست همیشه دریا طوفان دارد
یگو !‌ برای چه خاموشی بگو : جوان بودند
❈۲❈
جوانه های برومند جنگل خاموش بگو ! برای چه می ترسی
سپیده دم اینجا شقایقان پریشیده در نسیم
❈۳❈
هراسان بر این گریوه فراوان دیده ست
به آبهای خزر موجهای سرگردان
❈۴❈
و باده های پریشان بگو بگو باری
پیام برگ شقایق را در لحظه ای که می ریزد
❈۵❈
و می فشاند آن بذر سالیانه فصلش را
به دشتها ببرند بگو !‌ برای چه خاموشی
❈۶❈
سپیده می دانست ایا که در کرانه ی او
چه قلب های بزرگی را دوباره از تپش افکندند؟
❈۷❈
و باز می داند ایا که در کرانه ی او آن کران نا بکران
در آن سوی شب و روز چه قلب های بزرگی که می تپند هنوز ؟
❈۸❈
خوشا سپیده دما که سرخ بوته ی خون شما
در آینه اش میان مرگ و شفق
❈۹❈
تا صنوبر و خورشید چنان تجلی کرد
و باز بار دگر سرود بودن را
❈۱۰❈
در برگ برگ آن بیشه و موج موج خزر
جاودانگی بخشید به روی گستره ی سبز جنگل بیدار
❈۱۱❈
خوشا سپیده دما وان کرانه ی دیدار

فایل صوتی در کوچه باغ های نشابور در آن سوی شب و روز

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها