محمدرضا شفیعی کدکنی:مثل درخت در شب باران به اعتراف با من بگو بگوی صمیمانه هیچ گاه
❈۱❈
مثل درخت در شب باران به اعتراف
با من بگو بگوی صمیمانه هیچ گاه
تنهایی برهنه و انبوه خویش را
یک نیم شب
❈۲❈
صریح
سرودی به گوش باد ؟
در زیر آسمان
هرگز لبت تپیدن دل را
❈۳❈
چون برگ در محاوره ی باد
بوده ست ترجمان ؟
ای آن که غمگنی و سزاوار
در انزوای پرده و پندار
❈۴❈
جوبار را ببین که چه موزون
با نغمه و تغنی شادش
از هستی و جوانی
وز بودن و سرودن
❈۵❈
تصویر می دهد بنگر به نسترن ها
بر شانه های کوته دیوار
زان سوی بید ها و چناران
آنک شمیم صبح بهاران
❈۶❈
بهتر همان که با من
خود را به ابر و باد سپاری
مثل درخت در شب باران
کامنت ها