گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محمدرضا شفیعی کدکنی:ای آینه ی روح شقایق همه تن شرم

❈۱❈
ای آینه ی روح شقایق همه تن شرم
سرشار ترین زمزمه ی شوق گیاهان آهو بره ی بیشه ی اندیشه و تردید
❈۲❈
لب تشنه و از چشمه هراسان به نگاهان
گامی دو سه
❈۳❈
با من نه و در سحر سحر بین هر برگ شقایق
ایینه ی جوبار و بهاری شد و برخاست شب ذوب شد و رفت
❈۴❈
وز راه من و تو آن کوه گران
مشت غباری شد و برخاست گفتی که
❈۵❈
خوشا از همه سو جاری بودن و آنگاه
تصویر گلی را که بر امواج روان بود دیدی و بریدی سخنت را
❈۶❈
تردید تو سنگی شد و آن آینه بشکست
تصویر ‚ پریشان شد بر آب از معجزه ی نور و نسیم و نم باران
❈۷❈
یاران دگر پنجره شان را به گل سرخ آراسته کردند
تنها من و تو بر لب این پنجره ماندیم
❈۸❈
وان سیره که آواز برآورد سحرگاه خاموش نشستیم و
به آواش نخواندیم بنگر
❈۹❈
در باد سحرگاهان دستار شکوفه بر شاخه ی بادام
به رود زمستان است گل نیز
❈۱۰❈
تصویرش را در آب روان کرده به پیغام
هستی به شد ایند باران
❈۱۱❈
از قطره به جوبار شدن جاری ست
وز جوی به دریا

فایل صوتی مثل درخت در شب باران مزمور عشق

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها