محیط قمی:به گه کودکی مرا استاد داد پندی که مانده است به یاد
❈۱❈
به گه کودکی مرا استاد
داد پندی که مانده است به یاد
گفت چون بر تو کار گردد سخت
از جفای سپهر سست نهاد
❈۲❈
عرض حاجت برِ کریمی کُن
تا زقید غمت کند آزاد
به تمامی عمر من یک بار
کار بستم نصیحت استاد
❈۳❈
عرضه کردن نیازمندی خویش
در بر شهریار باذل راد
سایه ی حق مظفرالدّین شاه
آفتاب ملوک پاک نژاد
❈۴❈
دادخواهی که دست معدلتش
از بلند آسمان ستاند داد
تاجداری که مادر ایام
نه چه او زاده و نخواهد زاد
❈۵❈
شاه در بندگی آل الله
بود چون ثابت و قوی بنیاد
دید غیر از مدیح احمد و آل
فنّ دیگر رهی ندارد یاد
❈۶❈
صلتی جاودانه بخشیدم
ایزدش ملک جاودان بخشاد
در دو سال و سه ماه با صد رنج
به صدور برات گشتم شاد
❈۷❈
بردمش در بر معین الملک
تا دهد وجه نقدم از ره داد
او حوالت به خان موسایی
داد و میقاتش اربعین به نهاد
❈۸❈
لیک عاید نگشت دیناری
گرچه از وعده روز شد هشتاد
دوستانم به طنز می گویند
جیره ات را به یخ حوالت داد
❈۹❈
من به فکر وصول وجه برات
که فلک دست انتقام گشاد
بیدقی راند شاه پیل افکن
باخته رخ وزیر ز اسب افتاد
❈۱۰❈
گشت طی نوبت معین الملک
آسمان برد عهد او از یاد
دال گو باش قافیه کردم
بعد عزلش برات استر داد
❈۱۱❈
لاجرم بر کشیده با شنجرف
خط بطلان برات را پس داد
زین تطاول غریق در شطرنج
گشته ام با خرابی بغداد
❈۱۲❈
چشم دارم که دست همت شاه
زین گرفتاریم نجات دهاد
هم به ایصال وجه پار و کنون
هم به تبدیل بعد حکم کناد
❈۱۳❈
تا بود نام از برات و محیط
می شود از وصول زر دلشاد
ثبت در دفتر دوام و خلود
تا ابد عهد شاه عادل باد
کامنت ها