محیط قمی:ای پایه ی جلال تو آن سوتر از جهات برتر بود مقام تو زادراک ممکنات
❈۱❈
ای پایه ی جلال تو آن سوتر از جهات
برتر بود مقام تو زادراک ممکنات
جایی رسیده ای ز جلالت که آمده
در عالم تصور ذاتت، عقول، مات
❈۲❈
فرخ سلیل حجت حق، عسکری تویی
جدّ تو هست ختم رسل، فخر کائنات
هستی تو نخبه ی عرب و زبده ی عجم
بابت ز طیّبین بُد و مامت، ز طیّبات
❈۳❈
ای برترین سلاله ی ارواح محترم
ای بهترین نتیجه ی آباء و اُمّهات
دامان عصمت تو مبرّا بود ز عیب
زاصلاب شامخاتی و ارحام طاهرات
❈۴❈
فرخنده درگه تو بود ساحل امید
در بحر روزگار، تویی کشتی نجات
بگشوده فیض عام تو بر چهر ماسوی
ابواب جاودانه عطیات وافرات
❈۵❈
بر زهر، بَر دمند اگر نام مهر تو
مانند آب خضر شود مایه ی حیات
خوانند گر، به آب بقا وصف قهر تو
چون زهر جانگزای شود مورث ممات
❈۶❈
می خواست مهر و قهر ترا حق نشانه ای
ایجاد کرد دوزخ و جنات عالیات
در رتبه ماسوی همه جسمند و تو روان
نی نی خطا سرودم، اینان صفت تو ذات
❈۷❈
باشد گه تجلی یزدان ظهور تو
حق راست در وجود تو هر دم تجلّیات
نبود ولی قائم بالسیف، جز تو کس
هم صاحب الزمانی و هم مالک الجهات
❈۸❈
هستی امام غایب و مهدی منتظر
ای مظهر غرائت آثار و معجزات
از پا فتاده ام ز کرم دست من بگیر
یا ناصر الأحبة و یا حامی الولات
❈۹❈
نبود مرا ز کار فرو بسته غم که هست
دست گره گشای تو حلال مشکلات
دستی بر آر و ریشه ی کافر دلان بکن
یا قاهر الاعادی و یا قامع الطُّغات
❈۱۰❈
یا خاتم الائمه و یا هادی الأمم
با مبدأ الهدایة و یا منتهی الهُدات
در حضرت تو حاجت اظهار حال نیست
باشد چه احتیاج به توضیح واضحات
❈۱۱❈
دارد زلطف عام تو چشم کرم «محیط»
ای ریزه خوار خوان عطای تو کاینات
گوید بدین امید ثنایت که روز حشر
انعام او، به روضه ی رضوان کنی برات
❈۱۲❈
در خورد حضرت تو نباشد ثنای من
ای عاجز از بیان ثنای تو ممکنات
هر دم ترا نثار فرستند قدسیان
از بارگاه قُدس تحیّات زاکیات
کامنت ها