محیط قمی:اول صبح دوم، آخر دوران شب است هله عید آمد و روزی خوش و وقتی عجب است
❈۱❈
اول صبح دوم، آخر دوران شب است
هله عید آمد و روزی خوش و وقتی عجب است
هر که را می نگری سرخوش صهبای سرور
هر کجا می گذری بزم نشاط و طرب است
❈۲❈
آید از هر شجری صوت انا الله در گوش
چشم دل بازنما گاه تجلی رب است
همه سکّان سماوات هم آواز شده
زهق الباطل و جاء الحقشان ورد لب است
❈۳❈
گشت مولود چنین روز مهین فرزندی
که وجودش سبب خلقت هر أمّ و أب است
قائل کُنتُ نبیاً که مبارک ذاتش
خلقت آدم و ذریه ی او را سبب است
❈۴❈
سید خیل رسل ختم نبیین احمد
شه لولاک محمد که امینش لقب است
حجة الله علی الخلق نبی الرحمه
مصطفی کز همه ی کون و مکان منتخب است
❈۵❈
شیبة الحمد بُدش جدّ و پدر عبدالله
مادرش آمنه و آمنه بنت وهب است
هفدهم روز مبارک ز ربیع الاول
مولدش مکه در آنجای که نامش شعب است
❈۶❈
تافت هنگام ولادت ز جبینش نوری
که فروغ مه و خورشید از آن مُکتسب است
از حرم یک سره با پای خود اصنام شدند
گه میلادش، این واقعه بس بوالعجب است
❈۷❈
هجرتش سیزدهم سال ز بعثت بشمار
بعثتش هفتم عشرین ز ماه رجب است
معجز ثابته ی باقیه ی او، قرآن
آن کلام الله مُنزل، به لسان عرب است
❈۸❈
زو عجب نبود، شق القمر و ردّ الشمس
کآسمان هاش چوگویی، به کف از لطف رب است
شب معراجش سابع عشر شهر صیام
بلکه همواره به هر سال و مه و روز و شب است
❈۹❈
دین او ناسخ ادیان تمامی رسل
ذات او از همه برتر به عُلو و حسب است
منظر تابع او روضه ی فردوس برین
منزل عاصی او ناراً ذات لهب است
❈۱۰❈
نتوان گفت قدیمش که قدیم ازلی
ذات بی چون خداوند بری از نسب است
حادثش هم نتوان خواند که حادث خواندن
ایزدی ذات ورا دور ز رسم ادب است
❈۱۱❈
فیض پاینده ی حق باشد و حادث خواندن
فیض پاینده ی حق را نه طریق ادب است
صِهر و ابن عم و اول وصی او است علی
کز نهیبش به تن و جان عدو تاب و تب است
❈۱۲❈
به نبی و علی و آل تولا کردن
مایه ی أمن و امان دافع رنج و تعب است
شرف از مدحتشان یافته تا نظم «محیط»
قدسیان را زپی کسب شرف ورد لب است
❈۱۳❈
باد بر آن نبی رحمت و آلش صلوات
تا بود نخل ثمرآور و بارش رطب است
کامنت ها