محیط قمی:عجب مدار اگر وضع عالم است پریش که یار کرده پریشان شکنج طُرّه ی خویش
❈۱❈
عجب مدار اگر وضع عالم است پریش
که یار کرده پریشان شکنج طُرّه ی خویش
مکن به حلقه ی گیسوی او گذار، ای دل
که هر که یافت در آن پرده راه، گشت پریش
❈۲❈
به جد و جهد گشودم گره زطره ی دوست
به سعی خویش نمودم پریش، حالت خویش
نخست گام، نمودم وداع هستی خود
طریق پرخطر عشق چون گرفتم، پیش
❈۳❈
به جز لبم که زلعل تو یافت بهبودی
شنیده ای زنمک به شود، جراحت ریش؟
گذشت در غم هجران، زمان عمر و هنوز
امید وصل تو دارد، دل محال اندیش
❈۴❈
ز رنج و راحت دوران غمین و شاد مباش
که نیستی است سرانجام هر دو، ای درویش
به جد و جهد نخواهد شدن، میسر نوش
زخوان غیب تو را، چون نصیب آمده نیش
❈۵❈
ولای احمد و آل است کیش ما یا رب
بدار باقی ما را، برین شریعت و کیش
طریق صدق و ارادت گرفته پیش «محیط»
امید هست کزین ره رسد به مقصد خویش
کامنت ها