گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:آن که چشمت را ز خواب ناز بیداری نداد دلبری دادت بقدر ناز ودلداری نداد

❈۱❈
آن که چشمت را ز خواب ناز بیداری نداد دلبری دادت بقدر ناز ودلداری نداد
آن که کرد از قوت حسنت قوی بازوی جور قدرتت یک ذره بر ترک جفا کاری نداد
❈۲❈
آن که کرد آزار دل را جوهر شمشیر حسن اختیارت هیچ در قطع دل آزاری نداد
آنکه دردی بی‌دوا نگذاشت یارب از چه رو غم به من داد و تو را پروای غمخواری نداد
❈۳❈
آن که کردت در دبستان نکوئی ذو فنون در فن یاری تو را تعلیم پنداری نداد
آن که داد از قد و کاکل شاه حسنت را علم رایت ظلم تو را بیم از نگونساری نداد
❈۴❈
آن که بار بی‌دلان کرد از غم عشقت فزون محتشم را تا نکشت از غم سبکباری نداد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها