گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:گر بدانی که گرفتار کمندت دل کیست ور کنی جزم که مهر تو در آب و گل کیست

❈۱❈
گر بدانی که گرفتار کمندت دل کیست ور کنی جزم که مهر تو در آب و گل کیست
داد عصمت دهی از بهر رضای دل او تا هوس پیشه بداند که دلت مایل کیست
❈۲❈
سگت آهسته نهد پا به زمین از غیرت تا بداند که سر کوی تو سر منزل کیست
بعد از آن هم که کنی به سملم از تاب حسد ترسم از رشک بگویند که این به سمل کیست
❈۳❈
برده این قافله از قافله مشگ سبق یارب این عطرفشانی عمل محمل کیست
گرچه آواز وی از محفل او می‌شنوم دلم از دغدغه خونست که در محفل کیست
❈۴❈
محتشم زد چو گدایان در دریوزه عام تا به این پی نتوان برد که او سائل کیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها