گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست گریه‌های سحرم را اثری پیدا نیست

❈۱❈
شب یلدای غمم را سحری پیدا نیست گریه‌های سحرم را اثری پیدا نیست
هست پیدا که به خون ریختنم بسته کمر گرچه از نازکی او را کمری پیدا نیست
❈۲❈
به که نسبت کنمت در صف خوبان کانجا از تجلی جمالت دگری پیدا نیست
نور حق ز آینهٔ روی تو دایم پیداست این قدر هست که صاحب نظری پیدا نیست
❈۳❈
پشه سیمرغ شد از تربیت عشق و هنوز طایر بخت مرا بال و پری پیدا نیست
بس عجب باشد اگر جان برم از وادی عشق که رهم گم شده و راهبری پیدا نیست
❈۴❈
شاهد بی کسی محتشم این بس که ز درد مرده و بر سر او نوحه‌گری پیدا نیست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها