گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:بس که مجنون الفتی با مردم دنیا نداشت از جدائی مر دو دست از دامن صحرا نداشت

❈۱❈
بس که مجنون الفتی با مردم دنیا نداشت از جدائی مر دو دست از دامن صحرا نداشت
حسن لیلی جلوه گر در چشم مجنون بود و بس ظن مردم این که لیلی چهرهٔ زیبا نداشت
❈۲❈
دوش چون پنهان ز مردم می‌شدی مهمان دل دیده گریان شد که او هم خانه تنها نداشت
ای معلم هر جفا کان تندخو کرد از تو بود پیش ازین گر داشت خوی بد ولی اینها نداشت
❈۳❈
شد به اظهار محبت قتل من لازم بر او ورنه تیغ او سر خونریز من قطعا نداشت
بر دل ما صد خدنگ آمد ز دستش بی‌دریغ آن چه می‌آید ز دست او دریغ از ما نداشت
❈۴❈
محتشم دیروز در ره یار را تنها چو دید خواست حرفی گوید از یاری ولی یارا نداشت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۲۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها