گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:بود شهری و مهی آن نیز محمل بست و رفت کرد خود بدمهری و تهمت به صد دل بست و رفت

❈۱❈
بود شهری و مهی آن نیز محمل بست و رفت کرد خود بدمهری و تهمت به صد دل بست و رفت
بود محل بندی لیل ز باد روزگار محملی کز ناز آن شیرین شمایل بست و رفت
❈۲❈
تا نگردم گرد دام زلف دیگر مهوشان پای پروازم به آن مشگین سلاسل بست و رفت
دل به راه او چو مرغ نیم به سمل می‌طپید او به فتراک خودش چون صید به سمل بست و رفت
❈۳❈
تا گشاید بر که از ما قایلان درد خویش چشم لطفی کز من آن بی‌درد و غافل بست و رفت
خود در آب چشم خویشم غرق و می‌سوزم که او غافل از سیل چنین پرزور محمل بست و رفت
❈۴❈
لال بادا محتشم با همدمان کان تازه گل رخت ازین گلشن ز غوغای عنا دل بست و رفت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محسن حیدرزاده جزی
2015-12-04T09:09:22
در بیت دوم ظاهرا لیلی درست است بسمل هم با این املا صحیحتر به نطر می رسد.
محسن حیدرزاده جزی
2015-12-04T09:11:30
در بیت دوم طاهرا لیلی درست است ، بسمل هم با این املا صحیحتر به نظر می رسد.