گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:زهی گشوده کمند بلا سلاسل مویت مهی نبوده بر اوج علا مقابل رویت

❈۱❈
زهی گشوده کمند بلا سلاسل مویت مهی نبوده بر اوج علا مقابل رویت
خوشم به لطف سگ درگهت که در شب محنت رهی نموده ز روی وفا به سایل کویت
❈۲❈
طرب فزا شده دشت جنون که خاک من آنجا بباد رفته ز سم سمند بادیه پویت
رواج مشگ ختن چون بود که هست صبا را هزار نافه گشائی ز جعد غالیه بویت
❈۳❈
نهان ز غیر حدیث صبا بپرس خدا را دمی که آید ازین ناتوان خسته به سویت
اگر به زلف تو بستم دلی مرنج که هر سو یکی نه صد دل دیوانه بسته است به مویت
❈۴❈
مرا چه غم که دل خسته رام شد به غم تو درین غمم که مبادا شود رمیده ز خویت
تو دست برده به چوگان و خلق بهر تماشا ز هر طرف سوی میدان به سر دویده چو گویت
❈۵❈
وصال اگر طلبد محتشم بس این که بر آن کو دمی برآئی و بیند ز دور روی نکویت

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها