محتشم کاشانی:شهریارا صاحبا رفتی خدا یار تو باد صاحب این بیستون خرگه نگهدار تو باد
❈۱❈
شهریارا صاحبا رفتی خدا یار تو باد
صاحب این بیستون خرگه نگهدار تو باد
در جهانگیری به یک گردش سراپای جهان
همچو مرکز در میان خط پرگار تو باد
❈۲❈
کارفرمای قضا کاین برگ و سامان شغل اوست
دایم اندر شغل سامان دادن کار تو باد
ار جهاد حیدری ور دفع اعدا میکنی
دین ایزد را مدد ایزد مددکار تو باد
❈۳❈
چشم دشمن تا نبیند روی نصرت را به خواب
خار در چشمش ز دست بخت بیدار تو باد
خصم کز رشک تو خونها خورد بهر جبر آن
در غزا خونش غذای تیغ خون بار تو باد
❈۴❈
محتشم از بهر فتح و نصرت آن کامجو
لطف یزدان متفق به ایمن گفتار تو باد
کامنت ها