گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:به پیش اختر حسن تو مهر تاب ندارد جهان به دور تو حاجت به آفتاب ندارد

❈۱❈
به پیش اختر حسن تو مهر تاب ندارد جهان به دور تو حاجت به آفتاب ندارد
زمام کشتی دل تا کسی نداده به عشقت خبر ز جنبش دریای اضطراب ندارد
❈۲❈
نماند کس که به خواب جنون نرفت ز چشمت جز آن که عقل به ذاتش گمان خواب ندارد
بهر زه چند نهفتن رخی که شعشعهٔ آن نهفتگی ز نظرها به صد حجاب ندارد
❈۳❈
میان چشم من و روی اوست صحبت گرمی که تاب گرمی آن پردهٔ حجاب ندارد
جهان عشق چه بی قید عالمی است که آنجا شه جهان ز گدای در اجتناب ندارد
❈۴❈
بر آستانهٔ حکم ایاز هیچ غلامی سر نیاز چو محمود کامیاب ندارد
شنیدم آمده صبر از پی تسلیت ای دل بگو دمی بنشیند اگر شتاب ندارد
❈۵❈
مگر ندیده‌ای اندر صف نظار گیانم که در کمان نگهت ناوک عتاب ندارد
بهشت وصل توام کشت ز اختلاط رقیبان من و فراق تو کان دوزخ این عذاب ندارد
❈۶❈
سئوالهاست ز رازم رقیب پرده در تو را که گر سکوت نورزد یکی جواب ندارد
به پرسش سگ خویش آمدی و یافت حیاتی اگر به کعبه روی آن قدر ثواب ندارد
❈۷❈
قدم دریغ مدار از سرم که جز تو طبیبی دوای محتشم خسته خراب ندارد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها