محتشم کاشانی:کدام صحبت پنهان تو را چنین دارد که رخش رفتنت از بزم ما به زین دارد
❈۱❈
کدام صحبت پنهان تو را چنین دارد
که رخش رفتنت از بزم ما به زین دارد
ز پند پشت کمانت که سخت کرده چنین
که پیش ما همه دم ابروی تو چنین دارد
❈۲❈
ز اختلاط نسیمی مگر هوا زدهای
که لاله در چمنت رنگ یاسمین دارد
گداز یافتهٔ سیمت کدام گرم نگاه
نظر بر آن تن و اندام نازنین دارد
❈۳❈
ترست دامن پاکت بگو که مستی عشق
به گریه روی که پیش تو بر زمین دارد
ز داغهایی که خونابه چیده پیرهنت
که لاله رنگ نشانها بر آستین دارد
❈۴❈
ز تاب زلف تو پیداست حال آن رگ جان
که اتحاد بر آن موی عنبرین دارد
چرا نمینگرد نرگست دلیر به کس
ز گوشهها نظری گر نه در کمین دارد
❈۵❈
چگونه دست بدارد ز دامنت عاشق
که وعدهٔ تو به نو عاشقان یقین دارد
تغافل تو در آن بزم مرگ صد شیداست
کسی کجاست که امشب تو را بر این دارد
❈۶❈
نشست محتشم از غم میان انجم اشک
که از بتان صنمی انجمن نشین دارد
کامنت ها