گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:بس که روز و شبم از دل سپه غم گذرد کاروان طرب و شادی از آن کم گذرد

❈۱❈
بس که روز و شبم از دل سپه غم گذرد کاروان طرب و شادی از آن کم گذرد
لرزه‌ام بر رگ جان افتد و افتم درپات باد اگر از سر آن طره پرخم گذرد
❈۲❈
از خیالش خجلم بس که شب و روز مرا در دل پر شرر و دیدهٔ پر نم گذرد
چون غجک دم به دم آید ز دلم نالهٔ زار تیر عشق از رگ جان بس که دمادم گذرد
❈۳❈
ملکی ماه زمین گشته که از پرتو او هر شب از غرفهٔ مه نعرهٔ آدم گذرد
اگر از سوختن داغ کشد دست اولی است هر که در خاطرش اندیشه مرهم گذرد
❈۴❈
محتشم را دم آخر چو رسیدی بر سر آن قدر بر سر اوباش که از هم گذرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها