گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:از جیب حسن سرو قدی سر بدر نکرد کز خجلت تو خاک مذلت به سر نکرد

❈۱❈
از جیب حسن سرو قدی سر بدر نکرد کز خجلت تو خاک مذلت به سر نکرد
برق اجل به خرمنی آتش نزد دلیل تا مشورت به خوی تو بیدادگر نکرد
❈۲❈
چشمت ز گوشه‌ای یزک غمزه سر نداد کز گوشه دگر سپه فتنه سر نکرد
در بزم کس نماند که پنهان ز دیگران از نرگسش نشانه تیر نظر نکرد
❈۳❈
تا مدعی ز ابروی او چشم بر نداشت تیری از آن کمان به دل من گذر نکرد
برد آن چنان دلم که نخستین نگاه را در دلبری مدد به نگاه دگر نکرد
❈۴❈
صد عشوه کرد چشم تو ضایع برای غیر کاتش به جان من زد و دروی اثر نکرد
تیر کرشمه تو که با دل به جنگ بود کرد آشتی چنان که مرا هم خبر نکرد
❈۵❈
قانع نشد به نیم نگاه تو محتشم خاشاک نیم‌سوز ز آتش حذر نکرد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها