گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:چو تیر غمزه افکندی به جان ناتوان آمد دگر زحمت مکش جانا که تیرت بر نشان آمد

❈۱❈
چو تیر غمزه افکندی به جان ناتوان آمد دگر زحمت مکش جانا که تیرت بر نشان آمد
سحرگه تر نشد در باغ کام غنچه از شبنم که لعلت را تصور کرد و آتش در دهان آمد
❈۲❈
نمازم کرد تلقین شیخ و آخر زان پشیمان شد که ذکر قامت آن شوخ اول بر زبان آمد
هلاکم بی‌وصیت خواست تا کس نشنود نامش ز رسوائی چو من زان رو به قتلم بی‌کمان آمد
❈۳❈
رسید افکنده کاکل بر قفا طوری که پنداری قیامت در پی سر آفت آخر زمان آمد
مه من طفل و من رسوا و این رسوائی دیگر که هرجا مجمعی شد قصهٔ ما در میان آمد
❈۴❈
همان بهتر که باشم محتشم در کنج تنهائی که با هرکس دمی همدم شدم از من به جان آمد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها