گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:دوش چشمم هم به خواب از فکر و هم بیدار بود در میان خواب و بیداری دلم با یار بود

❈۱❈
دوش چشمم هم به خواب از فکر و هم بیدار بود در میان خواب و بیداری دلم با یار بود
گرچه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت ناز او را با نیاز من سخن بسیار بود
❈۲❈
کار من دامن گرفتن کار او دامن کشی آن چه بر من می‌نمود آسان باو دشوار بود
هرچه در دل داشتم او را به خاطر می‌گذشت بی‌نیاز از گفتن و مستغنی از اظهار بود
❈۳❈
گرچه بود آن شمع شب تا روز در فانوس چشم پردهٔ شرم از دو جانب مانع دیدار بود
آن چه آمد بر زبان با آن که حرفی بود و بس معنی یک دفتر و مضمون صد طومار بود
❈۴❈
من به میل خاطر خود محتشم تا روز حشر ترک آن صحبت نمی‌کردم ولی ناچار بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

محمّدرضا رفعتی
2009-08-18T01:34:05
سلام؛به نظرم در مصراع اول بیت دوم یه کلمه ای جا افتاده که باعث شده وزن این مصراع به هم بخوره ، من که دسترسی به منبع ندارم ، ولی اگه اشتباه نکنم حدس می زنم که این مصراع باید به این صورت باشه:گر چه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت ...شما اگه به منبع این شعر دسترسی داری حتماً ببینید و اصلاحش کنید .ممنونم---پاسخ: مطابق نظر شما، «بود» به متن اضافه شد.