گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:گر شود پامال هجر این تن همان گیرم نبود ور رود دل نیز یک دشمن همان گیرم نبود

❈۱❈
گر شود پامال هجر این تن همان گیرم نبود ور رود دل نیز یک دشمن همان گیرم نبود
گر دلم در سینه سوزان نباشد گو مباش اخگری در گوشهٔ گلخن همان گیرم نبود
❈۲❈
ز آفتاب هجر مغز استخوانم گو بریز در چراغ مرده این روغن همان نگیرم نبود
ملک جانی کز خرابیها نمی‌ارزد به هیچ گر فراق از من بگیرد من همان گیرم نبود
❈۳❈
دیده گر خواهد شدن از گریه ویران کو بشو در دل تاریک این روزن همان گیرم نبود
ناله از ضعف تنم گر برنیاید گو میا در سرای سینه این شیون همان گیرم نبود
❈۴❈
چون به تحریک تو می‌رانند ازین گلشن مرا جا کنم در گلخن این گلشن هما نگیرم نبود
بود نافرمان دلی با من همان گیرم نزیست بود بی سامان سری بر تن همان گیرم نبود
❈۵❈
گفتم از عشقت به زاری محتشم دامن کیشد گفت یک رسوای تر دامن همان گیرم نبود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آراد
2015-01-26T11:03:44
سلاممصراع اول بیت آخر کیشد باید به کشید اصلاح شود
مودب نیا
2017-11-30T18:20:04
با سلام،ابیات 3، 7 و 9 غلط املایی دارند. لطفا تصحیح شود.با تشکر