گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:بر هر دلی که بند نهاد از نگاه خود بردش به بند خانهٔ زلف سیاه خود

❈۱❈
بر هر دلی که بند نهاد از نگاه خود بردش به بند خانهٔ زلف سیاه خود
از راه نارسیده شهنشاه عشق او عالم به باد داده ز گرد سپاه خود
❈۲❈
گردید عام نشاء عشق آن چنانکه یافت آثار آن چرنده در آب و گیاه خود
زان همنشین ستاره که می‌تابد از زمین شرمنده است چرخ ز خورشید و ماه خود
❈۳❈
زان شد بلند آتش رسوائیم که دوش نوعی ندیدمش که کنم ضبط آه خود
یک شهر شد به باد دو روزی خدای را خالی کن از نظار گیان جلوه‌گاه خود
❈۴❈
خوش آن که خود بکشتم آئینی و بعد قتل نسبت کنی به مدعی من گناه خود
ذوق مرا پیاپی اگر از جفای خویش هم خود شوی ز جانب من عذرخواه خود
❈۵❈
خواهی که دامنت رهد از چنگ محتشم بردار زود خار وجودش ز راه خود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۴۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها