گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:سیه چشمی که شادم داشت گاهی از نگاه خود فغان کز چشم او آخر فتادم از گناه خود

❈۱❈
سیه چشمی که شادم داشت گاهی از نگاه خود فغان کز چشم او آخر فتادم از گناه خود
نمی‌دانم چرا برداشت از من سایهٔ رحمت سهی سروی که دارد عالمی را رد پناه خود
❈۲❈
کشد شمشیر و گوید سر مکش از من معاذالله گدائی را چه حد سرکشی با پادشاه خود
میندیش از جزا هرچند فاشم کشته‌ای ای مه که من خود هم اگر باشم نخواهم شد گواه خود
❈۳❈
شب عید است و مه در ابر و مه جویندگان در غم تو خود بر طرف با می برشکن طرف کلاه خود
به جرمی کاش پیشش متهم گردم که هر ساعت به دست و پایش افتم معذرت خواه از گناه خود
❈۴❈
چو من از دولت قرب ارچه دوری محتشم میرو به این امید گاهی بر در امید گاه خود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها