گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:آن مه که صورتش ز مقابل نمی‌رود از دیده گرچه می‌رود از دل نمی‌رود

❈۱❈
آن مه که صورتش ز مقابل نمی‌رود از دیده گرچه می‌رود از دل نمی‌رود
زور کمند جذبه من بین که ناقه‌اش بسیار دست و پا زد و محمل نمی‌رود
❈۲❈
حاضر کنید توسن او کز سرشک من ره پر گلست و ناقه درین گل نمی‌رود
طور من آن یگانه نمی‌آورد به یاد تا با رفیق تو دو سه منزل نمی‌رود
❈۳❈
مجنون صفت رمیده ز شهرم دل آنچنان کش می‌کشند اگر به سلاسل نمی‌رود
تیغ اجل سزاست تن کاهل مرا کاندر قفای آن بت قاتل نمی‌رود
❈۴❈
در بحر عشق محتشم از جان طمع ببر کاین زورق شکسته به ساحل نمی‌رود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۵۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها