گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:سخن کز حال خود گویم ز حرفم بوی درد آید بلی حال دگر دارد سخن کز روی درد آید

❈۱❈
سخن کز حال خود گویم ز حرفم بوی درد آید بلی حال دگر دارد سخن کز روی درد آید
چنان خو کرده با دردش دل اندوهگین من که روزی صد ره از راحت گریزد سوی درد آید
❈۲❈
نجات از درد جستن عین بی دردیست می‌دانم کزو هر ساعتی درد دگر بر روی درد آید
ره غمخانهٔ من پرسد از اهل نیاز اول ز ملک عافیت هرکس به جستجوی درد آید
❈۳❈
مبادا غیر زانوی وصالش عاقبت بالین سری کز هجر یاری بر سرزانوی درد آید
به قدر سوز بخشد سوز بی دردان دوران را به دل هر ناوکی کز قوت بازوی درد آید
❈۴❈
چنان افسرده است ای دل ملال آباد بی دردی که روزی محتشم صدره بسیر کوی درد آید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها