محتشم کاشانی:کنم چو شرح غم او سواد بر کاغذ سرشک من نگذارد مداد بر کاغذ
❈۱❈
کنم چو شرح غم او سواد بر کاغذ
سرشک من نگذارد مداد بر کاغذ
فرشته نیز گواهی نویسد اربیند
به قتل من خط آن حور زاد بر کاغذ
❈۲❈
رقیب تا چه بد از من نوشته بود که یار
ز من نهفت چو چشمش فتاد بر کاغذ
محل نامه نوشتن مرا ز دغدغه کشت
به نام غیر قلم چون نهاد بر کاغذ
❈۳❈
نوشت نامه به اغیار و این به ترکه نگاشت
به رمز نام خود از اتحاد بر کاغذ
نبود بس خط کلکش که مهر خاتم نیز
نهاد از جهت اعتماد بر کاغذ
❈۴❈
بیاد محتشمش لیک چون عنان جنبید
قلم ز دغدغهٔ او ستاد بر کاغذ
کامنت ها