گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:لشگر عشقت سیاهی می‌کند از دور باز وای بر من کز سلامت می‌شوم مهجور باز

❈۱❈
لشگر عشقت سیاهی می‌کند از دور باز وای بر من کز سلامت می‌شوم مهجور باز
برشکست خیل طاقت ده قرار ای دل که کرد پادشاه عشق برپا رایت منصور باز
❈۲❈
تا به جای نوش بارد نیش بر ما خاکیان فتنه مشتی خاک زد بر خانهٔ زنبور باز
من که با خود برده بودم شور از میدان عشق آمدم اینک که میدان را کنم پرشور باز
❈۳❈
گرچه حسن لن‌ترانی بست راه آرزو من همان صیت طلب می‌افکنم در طور باز
پای کوبان بر فراز بیستون عشق تو کوه کن را لرزه می‌اندازم اندر گور باز
❈۴❈
وه که در بازار رسوائی عشق پرده سوز شاهدان از باده نابند نامستور باز
در برافکن دیگر ای دل جوشن طاقت که نیست از کمین بر من کمانکش بازوی پرزور باز
❈۵❈
زان خط نو خیز بر خیل سلیمان خرد خوش شکستی خواهد آوردن سپاه مور باز
گر چنین خواهد نمودن کوکب عشقم طلوع ملک دل را سربه سر خواهد گرفتن نور باز
❈۶❈
با وجد فقر از اقبال عشقش محتشم چند روزی فخر خواهد کرد بر جمهور باز

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها