گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:رخش شمعی است دود آن کمند عنبر آلودش عجب شمعی که از بالا به پایان می‌رود دودش

❈۱❈
رخش شمعی است دود آن کمند عنبر آلودش عجب شمعی که از بالا به پایان می‌رود دودش
دمی در بزم و صد ره می‌کشد از بیم و امیدم عتاب عشوه آمیز و خطاب خنده آلودش
❈۲❈
میان آب و آتش داردم دیوانه وش طفلی که در یک لحظه صد ره می‌شوم مقبول و مردودش
چو گنجشگیست مرغ دل به دست طفل بی‌باکی که پیش من عزیزش دارد اما می‌کشد زودش
❈۳❈
من زا لعبت پرستیها دل بازی‌خوری دارم که دارد کودکی با صد هزار آزار خشنودش
بسی در تابم از مردم نوازیهای او با آن که می‌دانم به جز بی‌تابی من نیست مقصودش
❈۴❈
طبیب محتشم در عشق پرکاریست کز قدرت به الماس جفا خوش می‌کند داغ نمک سودش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

tayyeb
2012-11-05T19:31:11
بیت اول مصرع دوم احتمالا باید به جای پایان؛ پایین باشهبیت پنجم کلمه دوم احتمالا باید از باشه