گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

محتشم کاشانی:آهوی او که بود بیشه دل صیدگهش می‌گدازد جگر شیر ز طرز نگهش

❈۱❈
آهوی او که بود بیشه دل صیدگهش می‌گدازد جگر شیر ز طرز نگهش
از بدآموزی آن غمزه نمی‌گردد سیر ناز کافتاده به دنبالهٔ چشم سیهش
❈۲❈
دو جهان گشته به حسنی که اکر در عرصات به همان حسن درآید گذرند از گنهش
مه جبینی ز زمین خاسته کز قوت حسن پنجه در پنجهٔ خورشید فکند است مهش
❈۳❈
وای بر ملک دل و دین که شد آخر ز بتان نامسلمان پسری فتنه‌گری پادشهش
چکند گر نکند خانهٔ مردم ویران پادشاهی که به جز فتنه نباشد سپهش
❈۴❈
محتشم در گذر آن چشم که من دیدم دوش جبرئیل ار گذرد می‌زند از غمزه رهش

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۳۴۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

جواد کردحیدری
2019-06-15T03:09:37
درود!در مصراع دوم بیت سوم:دو جهان گشته به حسنی که اکر در عرصاتبه همان حسن درآید گذرند از گنهشگویا سهوی در تایپ اتفاق افتاده است و ظاهراً باید به این گونه اصلاح شود:دو جهان کُشته به حسنی که اگر در عرصاتبه همان حسن درآید گذرند از گنهشیعنی گشته(باگاف پارسی/g) به کشته(با کاف تازی/k) و اکر به اگر تصحیح شود.با سپاس!