محتشم کاشانی:دهد اگرچه برون در بیشمار صدف تو آن دری که برون ناید از هزار صدف
❈۱❈
دهد اگرچه برون در بیشمار صدف
تو آن دری که برون ناید از هزار صدف
برای چون تو دری شاید ای چکیدهٔ صنع
اگر دهان بگشاید هزار بار صدف
❈۲❈
عجب که تا به قیامت محیط هستی را
گران شود به چنین در شاهوار صدف
توان گرفت بزر ز احترام گوشی را
که در راز تو را باشد ای نگار صدف
❈۳❈
شدست معتبر از خلعت تو مادر دهر
بلی ز پرتو در دارد اعتبار صدف
به جنبش آمده تا بحر هستی از اثرش
چنین دری نفکنده است برکنار صدف
❈۴❈
به عهد محتشم از عقد نظم گوش جهان
چنان پر است که از در شاهوار صدف
کامنت ها